گفتگو

غریبه در رابطه دوگانه هم دور است و هم نزدیک.
او یک چهره تام است او دوست داشتنی است،چون چهری رازدار دارد
در رابطه دو نفره، تنها زمانی به سخن رو میکنیم که توان برقراری رابطه در سکوتمان نمانده باشد، که چشم هامان دیگر چیزی برای "نگاه" کردن نداشته باشند،که لبخند ها خاموشی سبک شان را تلف کرده باشند.
ما به سخن وا داشته می شویم و اینچنین ابتذال و خستگی در هم باشی آغاز می شود.

مردم راست می گویندچون راستگویی آسان تر از دروغگویی است اما عاشق دروغ می گوید،بسیار هم می گوید ، تا معشوق "راستی"عشقش را بپذیرد .
در اینجا دشواری ستوه آورنده ای عاشق را مچاله  می کند .  از یک سو، تعهد عاشقانه ، گزاردن اصول اخلاقی را ضروری می کند و از سوی دیگر ،عشق ورزی ، یکسره بی اخلاقی است .