همیشه گفتم که به احساس اعتقاد عجیبی دارم. نوشته بودی که یه احساسی بهت میگه که داری کسی رو از دست میدی!!!
می بینی که من اومدم و هنوز سر جام هستم. همینجا!
شاید از دستم خسته شده باشی، اینقدر ناملایمت و بی التفاتی!!!
پیش خودت میگی :
"تا حالا همه چیز واسش گذاشتم چرا اینجوریه با من؟؟؟ یعنی یه حال هم نمیتونست ازم بپرسه؟"
منم یه احساس دارم که بهم میگه دارم از دستت میدم! بر خلاف تمام آرزوهام! بر خلاف تمام خواسته هام!
ولی نیومدنم به این دلیل نیست. تو میدونی که به تو دروغ نمی گم.
یه پست از کتاب شازده کوچوله داده بودی،
آره تو من رو اهلی کردی! شاید هیچ جایی نباشه که دوست بفروشه و شاید هم جایی برای فروش دوست هست، ولی من ازش خبر ندارم! چون من یه دوست خوب به اسم صنم دارم که نمی خوام تا آخر عمرم از دستش بدم. حتی اگر دنیا فاصله ای به اندازه چندین سال بین من و اون بندازه بازم دوستش خواهم داشت!
پا نوشت ---------------------------------
وبلاگ قبلی من : تفکرات سه بعدی
نمیدونم این بازی کردن با رنگها رو از کجا یاد گرفته، حتی نمیدونم اگر نوشته هاش رو با رنگ سیاه هم بخونم بازم همون معنا رو میده؟ نوشته های الانش رو بیشتر از نوشته های قبلیش دوست دارم. شما هم یه سر بزنید: گوینده خاموش قصه های از یاد رفته.
پی نوشت -------------------------------
باز هم مرد عرب:
فقیهی گفت اگر کسی شراب بخورد و بمیرد در حالت مستی در قبر مدفون نخواهد شد جز آنکه مست باشد و عالم برزخ را طی نخواهد کرد جز آنکه مست باشد و در قیامت محشور نخواهد شد جز آنکه مست باشد.
عربی که در حاشیه مجلس نشسته بود گفت والله چه شراب اعلائی هر کوزه آن بیست درهم ارزش دارد.
سلام
ای رهگذر
با نگاه بی انتهایت
به عمق تک تک حروف و
واژه هایم بنگر و
آرام آرام
مرا همراه با این صفحه ورق بزن...
و بعد به رسم روزگار مراو
عمق نو شته هایم را
به دست فراموشی بسپار...
وقتی یه کامنت فقط یه دعوت نامه هست واسه دیدن وبلاگ طرف. و به نظر میرسه یه کپی پیست هست تو هزار تا وبلاگ! و هیچ چیز در مورد وبلاگ من نداره
پس من هم بهش سر نمیزنم
نه اینطور نیست
من ازت خسته نشدم و نمی شم
فقط نگرانت شدم اونم خیلی زیاد
احساس منو نسبت به خودت خوب می دونی
ولی نمی دونم بعضی وقتا چرا اینجوری می شه؟
سلام عزیز
خوشحالم کردین که بهم سر زدین.و خوشحالتر که مورد پسندتون بود.
امیدوارم باز هم منت بزارین و این مهربانی رو از من دریغ نکنین.
سلام خوبید ممنونم که به کلبه دلنوشته های من سر زدید پست های صفحه اول شما رو خوندم و لذتی که می بایست ببرم بردم اگه موافق تبادل لینک هستی بهم بگو خوش باشی بای
ممنون که سر زدی همیشه منتظر ت هستم
منم منتظر هستم ولی دوست دارم که در مورد نوشته هام نظر بدی نه اینکه بنویسی ممنون که سر زدی
سلام عزیز
مرسی سر زدی
راستی چرا این روزا من به هر کی سر میزنم داره یکی رو از دست میده؟
عجب دنیای عجیبیه
آدم تو حکمتش می مونه
در پناه حق
آخه آدما خیلی ضعیف شدند بیشتر تابع موج جامعه هستند٬ شاید من هم موجی شدم؟؟؟
من از این مرد عرب وبلاگ تو خیلی خوشم میاد خیلی باحاله
این مرد عرب کاملا اتفاقی ظاهر شده! ولی چون شما ازش خوشت اومده بهت قول میدم که ادامش بدم. میتونی بازم داستاناش رو اینجا بخونی!
راستی یه جورایی باهات حال کردم. از متفاوت بودن خوشم اومده یه جورایی مثل من هستی!!!
نگاهم کرد پنداشتم دوستم دارد نگاهم کرد در نگاهش هزاران شوق عشق را دیدم نگاهم کرد دل به او بستم ولی بعدها فهمیدم فقط نگاهم می کرد
.
.
.
شاد باشی
سلام صنم جوون! من آپم!
صنم مهربونم سلام :
صنم عزیزم توی زندگی همه از این مشکلات هست . اینها تجربه های زندگیه ... وقتی خدا یه چیزیو میگیره منتظر چیز بهتری باش که قراره جاش بهت بده ...
میدونم سخته .. اما اگه برات زنگ نمی زنه دیگه بهش زنگ زنگ نزن . میدونم سخته ... خیلی سخت چون دوسش داری ... اما تو ارزشت خیلی بالاتر از اینهاست . اصلا ببین عکس العملش چیه بهش زنگ نمی زنی ؟؟ بی تفاوتی در مقابل اقایون بعضی وقتها بهترین راه حله ؟!! ببین چطوری خودت کفری شدی خبری ازش نداری .. اونم مثل تو ... شاید واقعا زنگ زد و من اشتباه میکنم ..
سلام صنم جوونم! مرسی گلم از این همه لطف! آره خدا خیلی بزرگه! ولی دیگه هیچ کس و هیچ چیز نمی تونه به من کمک کنه! یا حق!
دوستی داشتم که دوست میداشت دوست داشتن را ولی افسوس که دوست میدارد دوستم مرا فقط برای دوستی
از لطفی که داری سر میزنی به من ممنونم بازم میام مراقب خودت باش
در هر دوره مهم ؛؛؛بودن و نوشتن است..
چیزی که ثابت می کند هنوز در قشرهای پنهان ذهنت
حرفهای ناگفته داری../